مفهوم IDS

مفهوم IDS

مفهوم IDS

IDS یك سیستم محافظتی است كه خرابكاریهای در حال وقوع روی شبكه را شناسایی می كند و با استفاده از تشخیص نفوذ كه شامل مراحل جمع آوری اطلاعات ، پویش پورتها ، به دست آوری كنترل كامپیوترها و نهایتا هك كردن می باشد ، می تواند نفوذ خرابكاریها را گزارش و كنترل كند.

روش كار به این صورت است كه با استفاده از تشخیص نفوذ كه شامل مراحل جمع آوری اطلاعات ، پویش پورتها ، به دست آوری كنترل كامپیوترها و نهایتا هك كردن می باشد ، می تواند نفوذ خرابكاری ها را گزارش و كنترل كند.
از قابلیتهای دیگر IDS ، امكان تشخیص ترافیك غیرمتعارف از بیرون به داخل شبكه و اعلام آن به مدیر شبكه و یا بستن ارتباط های مشكوك و مظنون می باشد. ابزار IDS قابلیت تشخیص حملات از طرف كاربران داخلی و كاربران خارجی را دارد.

بر خلاف نظر عمومی كه معتقدند هر نرم افزاری را می توان به جای IDS استفاده كرد، دستگاه های امنیتی زیر نمی توانند به عنوان IDS مورد استفاده قرار گیرند:
۱- سیستم هایی كه برای ثبت وقابع شبكه مورد استفاده قرار می گیرند مانند : دستگاههایی كه برای تشخیص آسیب پذیری در جهت از كار انداختن سرویس و یا حملات مورد استفاده قرار می گیرند.

۲- ابزارهای ارزیابی آسیب پذیری كه خطاها و یا ضعف در تنظیمات را گزارش می دهند.

۳-نرم افزارهای ضدویروس كه برای تشخیص انواع كرمها، ویروسها و به طوركلی نرم افزارهای خطرناك تهیه شده اند.

۴-دیواره آتش (Firewall )

۵-مكانیزمهای امنیتی مانند SSL ، VPN و Radius و … .

چرا دیواره آتش به تنهایی كافی نیست ؟

به دلایل زیر دیواره های آتش نمی توانند امنیت شبكه را به طور كامل تامین كنند :
۱. چون تمام دسترسی ها به اینترنت فقط از طریق دیواره آتش نیست.
۲.تمام تهدیدات خارج از دیواره آتش نیستند.
۳.امنیت كمتر در برابر حملاتی كه توسط نرم افزارها مختلف به اطلاعات و داده های سازمان می شود ، مانند Active ، Java Applet، Virus Programs.

تكنولوژی IDS
۱- Plain Hand Work
۲- Network Based
۳- Host Based
۴- Honey pot

(NIDS (Network Bas
گوش دادن به شبكه و جمع آوری اطلاعات ازطریق كارت شبكه ای كه در آن شبكه وجود دارد.
به تمامی ترافیك های موجود گوش داده و در تمام مدت در شبكه مقصد فعال باشد.

(HIDS (Host Base
تعداد زیادی از شركتها در زمینه تولید این نوع IDS فعالیت می كنند.
روی PC نصب می شود و از CPU و هارد سیستم استفاده می كنند.
دارای اعلان خطر در لحظه می باشد.
جمع آوری اطلاعات در لایه Application
مثال این نوع IDS ، نرم افزارهای مدیریتی می باشند كه ثبت وقایع را تولید و كنترل می كنند.

Honey pot
سیستمی می باشد كه عملا طوری تنظیم شده است كه در معرض حمله قرار بگیرد. اگر یك پویشگری از NIDS ، HIDS و دیواره آتش با موفقیت رد شود متوجه نخواهد شد كه گرفتار یك Honey pot شده است. و خرابكاری های خود را روی آن سیستم انجام می دهد و می توان از روشهای این خرابكاریی ها برای امن كردن شبكه استفاده كرد.

محل قرارگیری IDS
محل قراگیری IDS ها كجاست ؟
بیرون دیواره آتش ؟
داخل دیواره آتش (داخل DMZ یا شبكه داخلی )؟
چه ترافیكی را می بایست كنترل كند؟
چه چیزهایی را می بایست كنترل كند؟

كارآیی یك IDS خوب وقتی مشخص می شود كه :
بتوان كنترل و مدیریت آن را به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روز در هفته انجام داد.
توسط یك مدیر با دانش بالا مدیریت شود تا بتواند از وقایع بدست آمده كنترل های جدیدی را روی دیوار آتش پیاده سازی كند.مرتب كنترل وبا توجه به حوادث روزانه (ویروس ها و ورم ها و روش های هك جدید) به روزرسانی شود.

حملات به طور كلی به دو بخش تقسیم می شوند:
۱-غیرفعال:فكر دسترسی به سیستم های آسیب پذیر بدون دستیابی به اطلاعات
۲-فعال:دستیابی بدون اجازه به همراه تغییر در منابع و اطلاعات یك سازمان

از نظر شخص نفوذگر حملات به گروههای زیر تقسیم می شوند:
۱-داخلی:یعنی اینكه حملات از طریق كاركنان و یا شركای تجاری و یا حتی مشتریانی كه به شبكه شما متصل می باشند.
۲- خارجی:حملاتی كه از خارج سازمان و معمولا از طریق اینترنت انجام می گیرد.●شما درمعرض خطر هستید!

برای تشخیص خطرات وحملات احتمالی می بایست سیستم خود را در برابر تقاضاهایی كه سرویس های نامناسب درخواست می كنند مورد بررسی قرار دهید.این بررسی ها در تشخیص حملات واقعی به ما كمك می كند. با توجه به انواع راه هایی كه نفوذ گران برای دسترسی به سیستمها استفده می كنند نگاهی اجمالی به روشهای آسیب رسانی و نفوذ می اندازیم.

استفاده از آسیب پذیری های معروف:دراكثر موارد حمله به معنی تلاش برای استفاده از نقص یا ایجاد آن در سیستم امنیتی یك سازمان اطلاق می شود و این یكی از راههای نفوذگری در شبكه می باشد.اغلب خود سازمان ممكن است از ابزاری برای امن كردن شبكه استفاده كند كه كار حمله كننده را آسان می سازد به بیان واضح تر اینكه ابزارهای امنیتی نیز خود دارای نواقص و حفره های امنیتی می باشد كه اختیارات بیشتری را به نفوذگر می دهد. این نرم افزارها اغلب مانند شمشیر دو لبه عمل می كنند و مورد استفاده هردو گروه كاربران وحمله كنندگان قرارمی گیرد مانند نرم افزارهای كنترل صحت و یكپارچگی فایل یا نرم افزارهایی كه جهت تست آسیب پذیری شبكه مورد استفاده قرارمی گیرند.چك كردن یكپارچگی فایلها با استفاده از روش های سیستمی و با قابلیت ادغام روشهای مختلف با یكدیگر و با ابزارهایی نظیر anti-SATAN یا Courtney امكان پذیر می باشد.

ترافیك خروجی غیر معمول:یك نفوذگر با استفاده از تعداد زیادی Exploit و حتی نفوذ های ناموفق سعی در به دست آوردن كنترل كامپیوتر مقصد دارد. این عملیات نفوذگرانه، ترافیك معمول شبكه را افزایش می دهد و نشانه وقوع یك حمله درآینده می باشد. هر ابزار تست آسیب پذیری می بایست قابلیت تشخیص فعالیت های مشكوك و غیر متعارف را داشته باشد و با ارائه گزارش ، اعلام خطر لازم را به مدیر شبكه بدهد.
حد تكرار برای كمك به تشخیص فعالیتهای واقعی و مشكوك :فعالیتهای شبكه بوسیله دریافت و كنترل بعضی پارامترها قابل شناسایی است مانند User Profile یا از Session State .

زمان بین تكرار فعالیتها: پارامتری برای تشخیص زمان سپری شده بین دو واقعه متوالی. مثلا” وقتی بخواهید با نام كاربری اشتباه وارد سیستم شوید، سه تلاش برای ورود با نام غلط بین فاصله زمانی ۲ دقیقه یك فعالیت مشكوك به نظر می رسد.
اشتباه در تایپ ویا جوابهایی كه در یك Session ایجاد می شود.

پروتكل ها وسرویس های شبكه به صورت كاملا دقیقی مستند شده اند و از ابزارهای نرم افزاری خاص استفاده می كنند. هرگونه ناهماهنگی با قالب شناخته شده( مثل اشتباه در تایپ یك دستور ) ممكن است اطلاعاتی برای شناسایی سرویسهای كه می توانند مورد حمله یك نفوذگر قراربگیرند باشد.اگر امكان Audit در سیستم فعال شده باشد ،مثل Send Mail Relaying، توالی ارتباط Log بصورت معمولی و قابل پیش بینی اتفاق می افتد.هرچند كه اگر در Log دریافت شده دستورات غیر مجاز دیده شود ممكن است نتیجه موارد اشتباه غیر عمدی ویا سعی در Spoofing باشد.( Spoofing به این معنی است كه نفوذگر آدرس خود را به آدرسی كه برای سیستم شناخته شده است تغییر داده و به این ترتیب به سیستم نفوذ می كند.)

تست تلاشهای مخرب ممكن است شامل موارد زیر باشد:
▪ شناسایی تلاشهای متعدد برای جبران خطاهای تایپی و تكرار دستورات
▪ تشخیص خطاهای مكرر برای یافتن پروتكل ها كه بدنبال یك تلاش موفق انجام می شود.
▪ تشخیص خطا و یادگیری در جهت شناسایی نرم افزارهای و یا سیستم عامل های موجود در سایت مقصد.

ناهماهنگی در جهت ارسال و دریافت اطلاعات
هرگونه ناهماهنگی ترافیكی در Packetها یا یك Session نشانه ای از یك حمله پنهانی است. بررسی آدرس مبداء و مقصد ( به صورت ورودی یا خروجی) میتواند جهت Packet را تشخیص بدهد. روند برقراری یك session با تشخیص اولین پیام ارسال شده شناسایی می شود. یك درخواست برای دریافت یك سرویس از شبكه محلی به صورت یك session ورودی است و پروسه فعال كردن یك سرویس بر پابهWeb از یك شبكه محلی یك session خروجی است.

موارد زیر می تواند به عنوان حمله محسوب شود:
▪Packet -هایی كه منشاء آنها اینترنت است بدون اینكه در خواستی از سمت شبكه محلی داشته باشد و وارد شبكه شود.
این حالت ممكن است نشان دهنده یك حمله IP Spoofing از خارج باشد. این مشكلات می توانند درRouter- هایی كه قابلیت مقایسه آدرس مبداء و مقصد را دارند بر طرف شوند .در عمل تعداد اندكی از Router ها در شبكه می توانند به عنوان فایروال عمل كنند.

▪ بر عكس حالت قبلPacket هایی كه به صورت خروجی در یك شبكه محلی ایجاد می شوند و به یك شبكه خارجی فرستاده می شوند.

▪ Packet ها با پورت های مبداء و مقصد غیر مشخص. اگر منبع پورت در مورد یك درخواست ورود یا خروج اطلاعات با نوع سرویس یكسان نباشد ممكن است به عنوان یك تلاش برای نفوذ یا پویش سیستم تلقی شود. بطور مثال در خواست Telnet از روی پورت ۱۰۰ در محیطی كه انتظار چنین پشتیبانی برای سرویس وجود ندارد.ترافیك غیر معمول بیشتر توسط فایروال شناسایی شده و Packet های مشكوك را ازبین می برد. با توجه به اینكه فایروالها همیشه با سیستم های تشخیص نفوذ ادغام نمی شوند ، بنابراین ممكن است كه سیستمهای تشخیص نفوذ راه حلی برای این مشكل باشد.

علائم نفوذ
معمولا با اجرای برنامه های خاص در سیستم انتظار مواجهه با رفتارهای خاص و مشابه وجود دارد
بعضی از موارد مانند موارد زیر :

▪مشخصات تاریخ و زمان : در بعضی محیط های خاص بطور معمول بعضی رفتارها در زمان خاصی در شبكه اتفاق می افتد. مثلا فرض كنید بطور معمول شنبه صبح یكسری اطلاعات به بخش مركزی شركت ارسال می شود كه مربوط به اطلاعات مالی است. چنین ترافیكی در شنبه صبح همیشه اتفاق می افتد و عادی است در صورتیكه چنین ترافیكی روز جمعه اتفاق بیفتد و ثبت شود ، غیر معمول است و باید به عنوان یك رفتار غیر معمول یا نفوذ به سیستم مورد بررسی دقیق قرارگیرد.

▪مشخصات منابع سیستم: بعضی نفوذ های خاص باعث خرابی بعضی پارامترهای خاص سیستم میشود مثلا یك حمله Brute Force برای شكستن حرف رمز باعث در گیر كردن CPU میشود در حالیكه یك حمله DoS همین كاررا با سرویس های سیستم انجام میدهد. استفاده سنگین از منابع سیستم ( پروسسور، حافظه، دیسك سخت ، سرویسها و اتصالات شبكه ) كه در زمانهای غیر معمول اتفاق می افتد برای شناسایی حمله بسیار مفید هستند و باید به آنها بسیار توجه كرد.

▪ Packet هایی با تایید های TCP غیر معمول : اگر در یك Packet نشانه مربوط به ACK فعال باشد و قبل از آن هیچ SYN-Packet ارسال نشده باشد، ممكن است نتیجه یك حمله در سیستم باشدهمچنین این حالت ممكن است اثر یكPacket خراب هم باشد كه در یك شبكه با نرم افزار های خراب ایجاد می شود و واقعا” حمله نفوذی نباشد.

▪ سرویس های مختلف با علایم مختلف : ممكن است در بعضی موارد انتظار ایجاد ترافیك خاص از یك كاربر مشخص داشته باشیم مثلا كاربری كه در یك ماموریت اداری بسر می برد معمولا” فقط نامه های خود را چك می كند ویا فایلی را انتقال می دهد . در صورتیكه دسترسی این كاربر به پورت های مختلف از طریق Tel net ، دلیلی بر امكان نفوذ یا حمله است .

موارد غیر معمول – علامت نفوذ
یك نفوذ كننده بالقوه ممكن است عملیات نفوذ خود را به گونه ای طراحی كند كه اثر جانبی آن باعث رفتارهای غیر معمول در سیستم باشد. مانیتورینگ اثرات جانبی بسیار سخت است چون پیدا كردن محل آنها به سادگی امكان پذیر نیست از موارد غیر منتظره سیستم به موارد زیر می توان اشاره كرد:

۱-مشكلات تعریف نشده در سخت افزار یا نرم افزارسیستم مثل خاموش شدن بدون علت سرور، عدم كاركرد بعضی برنامه های نرم افزاری مانند IIS ، موارد غیر معمول restart شدن سیستم ها ، تغییرات در تنظیم clock سیستم
۲- بروزاشكالات نامشخص در منابع سیستم مثل File System Overflow یا مشغول بودن بیش از حد CPU
۳- دریافت پیام های غیر متعارف از بعضی برنامه های خود اجرا ، مثل پیغامهایی كه نشان دهنده عدم اجرا و یا خطا در هنگام اجرای یك برنامه ایجاد شده باشد.بخصوص برنامه هایی كه برای مانیتور كردن سیستم طراحی شده اند مثل Syslog .
۴- بروز اشكالات نامشخص در كارایی سیستم مثلا” در Router ها یا سرویس های سیستم مثل كند شدن سرور
۵- بروز رفتارهای مشكوك در اجرای برنامه های كاربرمثل اشكال در دسترسی به بعضی منابع شبكه
۶- عملكرد مشكوك در فایلهای ثبت وقایع ( Log ها)بررسی این فایل ها از نظر سایز برای اینكه حجم فایل از اندازه متعارف خیلی بیشتر یا كمتر نباشد. مگر اینكه مدیر شبكه خود چنین تغییری ایجاد كرده باشد.●چگونگی عملكرد IDS

چه باید كرد؟
مهمترین كار یك سیستم كشف نفوذگر،دفاع از كامپیوتر بوسیله شناسایی حمله و جلوگیری از آن است. شناسایی حمله هكر بستگی به نوع و تعداد عكس العمل مورد نظر دارد.

مقابله با نفوذ، نیاز به یك سیستم تركیبی دام گذاری و تله اندازی دارد كه هردو این پروسه ها باید با بررسی و دقت انجام شود. از كارهای دیگری كه باید انجام داد ، تغییر دادن جهت توجه هكر است.هر دوسیستم واقعی و مجازی(Honeypot) به دام اندازی هكر به طور دائمی دیده بانی (Monitor ) می شوند و داده های تولید شده توسط سیستم شناسایی نفوذ گر(IDS) برای شناسایی نحوه عملكرد حمله به دقت بررسی می شود كه این مهمترین وظیفه یك IDS جهت شناسایی حملات و یا نفوذهای احتمالی می باشد.

وقتی كه یك حمله یا نفوذ شناسایی شد، IDS سرپرست شبكه را مطلع می سازد. مرحله بعدی كار می تواند بر عهده سرپرست شبكه یا خود IDS باشد كه از بررسی های به عمل آمده نتیجه گیری كرده و اقدام متقابل را انجام دهد.(مانند جلوگیری از عملكرد یك قسمت بخصوص برای پایان بخشیدن به Session های مشكوك یا تهیه نسخه پشتیبان از سیستم برا ی حفاظت از اطلاعات ، و یا انتقال ارتباط به یك سیستم گمراه كننده مانند Honeypot و چیزهای دیگر كه بر اساس سیاستهای (Policy ) شبكه قابل اجرا باشد . در حقیقت IDS یك از عناصر سیاستهای امنیتی شبكه است.در بین وظایف مختلف IDS ، شناسایی نفوذگر از اساسی ترین آنهاست .حتی ممكن است در مراجع قانونی از نتایج و گزارشات حوادثی كه IDS اعلام می كند استفاده نمود، و از حملاتی كه در آینده اتفاق خواهد افتاد با اعمال وصله های امنیتی مناسب از حمله به یك كامپیوتر بخصوص ویا یك منبع شبكه جلوگیری كرد.
شناسایی نفوذ ممكن است گاهی اوقات زنگ خطر اشتباهی را به صدا در آورد. برای مثال نتیجه خراب كاركردن یك كارت شبكه و یا ارسال شرح یك حمله و یا اثر یك نفوذ ازطریق Email .

ساختار و معماری سیستم تشخیص نفوذ:
سیستم تشخیص نفوذ یك هسته مركزی دارد و یك تشخیص دهنده(موتور تشخیص) است كه مسئولیت تشخیص نفوذ را دارد. این سنسور یك مكانیزم تصمیم گیری بر اساس نوع نفوذ دارد.

این سنسور اطلاعات خام را از سه منبع دریافت می كند.
۱-از اطلاعات موجود در بانك اطلاعلتی خود IDS.
۲-فایل ثبت وقایع سیستم (syslog).
۳-آثار ترافیك عبوری و دیده بانی شبكه.

فایل ثبت وقایع سیستم (syslog) ممكن است به طور مثال اطلاعات پیكربندی سیستم و دسترسی های كاربران باشد. این اطلاعات اساس تصمیم گیری های بعدی مكانیزم سنسور خواهد بود.این سنسور با یك Event Generator كه مسئول جمع آوری اطلاعات است با هم كار می كنند. قوانین جمع آوری اطلاعات كه به وسیله سیاست های Event generator مشخص می شود ، تعیین كننده نوع فیلترینگ از روی حوادث و اطلاعات ثبت شده است.

Event Generator ، مثل سیستم عامل یا شبكه یا یك برنامه اجرایی ، تولید كنندهPolicy هایی هستند كه ممكن است یك واقعه ایجاد شده در سیستم عامل یا Packet های شبكه را ثبت كنند. این مجموعه به همراه اطلاعات Policy می تواند در یك سیستم محافظت شده یا خارج از شبكه قرار داده شود. در بعضی شرایط خاص هیچ محل مشخصی به عنوان محل حفظ اطلاعات ایجاد نمی شود مثل وقتی كه اطلاعات جمع آوری شده از وقایع مستقیما” به یك سیستم آنالیز ارسال می شود.
وظیفه سنسور فیلتر كردن اطلاعات است و حذف كردن هر داده غیر مرتبط كه از طرف منابع دریافت اطلاعات می رسد. تحلیل كننده برای دستیابی به این هدف از Policy های موجود استفاده می كند.تحلیل گر نكاتی مانند اثر و نتیجه حمله ، پرو فایل رفتارهای نرمال و صحیح و پارامترهای مورد نیاز مثل Threshold ها را بررسی می كند .

علاوه بر همه اینها بانك اطلاعاتی كه پارامترهای پیكربندی IDS را در خود نگه می دارد، روشهای مختلف ارتباطی را ایجاد می كنند.سنسور یا گیرنده هم بانك اطلاعاتی خاص خود را دارد، كه شامل تاریخچه پویایی از نفوذهای پیچیده بوده یا با توجه به تعدد حمله مورد تحلیل قرارگرفته است.سیستم تشخیص نفوذ می تواند به صورت متمركز مثل برقراری یك فایروال فیزیكی یا به صورت غیر متمركز انجام شود.یك IDS غیر متمركز شامل تعداد زیادی سیستم تشخیص نفوذ در یك شبكه بزرگ است كه هركدام از آنها با هم در ارتباط هستند.سیستم های پیچیده تر از ساختاری پیروی می كنند كه ماژول های مشابه برنامه های خود اجرایی دارند كه روی هر كامپیوتر اجرا می شوند.

عملكرد این سیستم جایگزین ، مونیتور و فیلتر كردن تمام فعالیتهای مرتبط با یك بخش محافظت شده است كه بتواند یك آنالیز دقیق و پاسخ متناسب از شبكه دریافت كند.یكی از قسمت های بسیار مهم IDS برنامه ای است كه به سرور آنالیز كننده گزارش می دهد ، DIDS(Database IDS) و دارای ابزار آنالیز پیچیده تری است كه حملات غیر متمركز را نیز شناسایی می كند. دلیل دیگری كه وجود دارد مربوط به قابلیت حمل و انتقال درچند منطقه فیزیكی است.علاوه بر این عامل جایگزین مشخص برای تشخیص و شناسایی اثر حمله های شناخته شده می باشد.یك راه حل ساختاری چند برنامه ای كه در سال ۱۹۹۴ ایجاد شد

AAFID یا Autonomous Agent for Intrusion Detection است. این ساختار از یك جایگزین استفاده می كند كه بخش به خصوصی از رفتار سیستم را در زمان خاص دیده بانی می كند. به طور مثال یك جایگزین می تواند تعداد دفعاتی را كه به سیستم Telnet شده تشخیص داده و در صورتی كه این عدد منطقی به نظر نرسد آنرا گزارش كند. یك جایگزین همچنین قابلیت ایجاد زنگ خطر در زمان وقوع یك حادثه مشكوك را دارد.جایگزین ها می توانند مشابه سازی شوند و به سیستم دیگر منتقل گردند.به غیر از جایگزین ها ، سیستم می تواند رابط هایی برای دیده بانی كل فعالیتهای یك كامپیوتر بخصوص داشته باشد.این رابط ها همیشه نتایج عملیات خود را به یك مونیتور مشخص ارسال می كنند. سیستم های مانیتور اطلاعات را از نقاط مختلف و مشخص شبكه دریافت می كنند و این بدین معنی است كه می توانند اطلاعات غیر متمركز را بهم ارتباط دهند و نتیجه گیری نهایی را انجام دهند.به انضمام اینكه ممكن است فیلتر هایی گذاشته شود تا داده های تولید شده را بصورت انتخابی در یافت نماید.

– See more at: http://www.idsco.ir/IDS-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F#sthash.YE3P1rLJ.dpuf

 


فایروال Firewall

انواع دیواره آتش ها

دیواره آتش ها به دو شکل سخت افزاري (خارجی) و نرم افزاري (داخلی) ارائه می شوند :

1- دیواره آتشهاي سخت افزاري :

این نوع از دیواره آتش ها که به آنان دیواره آتش هاي شبکه نیز گفته می شـود ، بـین کـامپیوتر هـا و کابل و یا خط DSL قرار خواهد گرفت.تعداد زیادي از تولید کنندگان و برخی از مراکز ISP ، دسـتگاههـایی با نام Router را ارائه می دهند که داراي یک دیواره آتش نیز می باشند.

دیواره آتش هاي سخت افزاري در مواردي نظیر حفاظت چندین کامپیوتر مفید بـوده و یـک سـطح مناسـب حفاظتی را ارائه می نمایند.

دیواره آتش هاي سخت افزاري ، دستگاههاي سخت افزاري مجزائی مـی باشـند کـه داراي سیـستم عامـل اختصاصی خود می باشد. بنابراین بکارگیري آنان باعث ایجاد یک لایـه دفـاعی اضـافه در مقابـل تهاجمـات می گردد.

2- دیواره آتش نرم افزاري :

برخی از سیستم عامل ها داراي یک دیواره آتش تعبیه شده درون خود مـی باشـند. بنـابراین مـی تـوان دیواره آتش موجود در سیستم عامل را فعال نموده تا یک سطح حفاظتی در خصوص ایمن سـازي کـامپیوتر و اطلاعات (به صورت نرم افزاري)ایجاد گردد.

در صورتی که سیستم عامل نصب شده بر روي کامپیوتر فاقد دیواره آتش باشد ، می تـوان اقـدام بـه تهیـه یک دیواره آتش نرم افزاري کرد. که در اینحالت براي نـصب دیـواره آتـش نـرم افـزاري بایـستی از طریـق سیدي درایو این روش اقدام گردد و حتی المقدور باید از نصب دیواره آتش نـرم افـزاري از طریـق اینترنـت اجتناب نمود.چون در این روش کامپیوتر محافظت نشده می باشد و در حین نصب نـرم افـزار امکـان ایجـاد مشکلات براي سیستم امکان پذیر می باشد.

 

نحوه عملکرد دیواره آتش

یک دیواره آتش کل ترافیک بین دو شبکه را بازرسی کرده ، تا طبق معیار هاي حفاظتی و امنیتی پردازش شـوند.

پس از پردازش و تحلیل بسته سه حالت ممکن است اتفاق بیفتد :

1) اجازه عبور بسته صادر می شود.(Accept mode)

2) بسته حذف می شود.(Blocking Mode)

3) بسته حذف شده و پاسخ مناسب به مبدأ آن بسته داده می شود. (Response Mode)

همچنین علاوه بر حذف بسته می توان عملیاتی نظیر ثبـت ، اخطـار ، ردگیـري و جلـوگیري از ادامـه اسـتفاده از شبکه هم در نظر گرفت.

به مجموعه قواعد دیواره آتش سیاست امنیتی نیز گفته می شود. همانطور که همه جا عملیـات ایـست و بازرسـی وقت گیر است ، دیواره آتش هم بعنوان گلوگاه می تواند منجـر بـه بـالا رفـتن ترافیـک ، تـاخیر ازدحـام و نهایتـاً بنبست در شبکه شود.گاهی اوقات بسته ها آنقدر در پشت دیوار آتش معطل می مانند تا زمان طول عمرشان بـه اتمام رسیده و فرستنده مجبور می شود مجدداً اقدام به ارسال آنها کند و این متناوباً تکرار مـی گـردد. بـه همـین دلیل دیوار آتش نیاز به طراحی صحیح و دقیق دارد تا کمترین تاخیر را در اطلاعات امن و صـحیح ایجـاد نمایـد. تاخیر در دیوار آتش اجتناب ناپذیر است و فقط باید بگونه اي باشد که بحران ایجاد نکند.

از آنجایی که معماري شبکه به صورت لایه لایه است. و مدل هاي مختلفی در طراحی شبکه می باشد، در مـدل TCP/IP براي انتقال یک واحد اطلاعات از لایه چهارم بر روي شبکه باید تمام لایـه هـا را بگذارنـد، هـر لایـه براي انجام وظیفه خود تعدادي فیلد مشخص به ابتداي بسته اضافه کرده و آن را تحویل لایه پایین تر می دهد. قسمت اعظم کار یک دیواره آتش تحلیل فیلد هاي اضافه شـده در هـر لایـه و header هـر بـسته مـی باشـد. سیاست امنیتی یک شبکه مجموعه اي متناهی از قواعد امنیتی است که بنا بر ماهیتشان در یکـی از لایـه هـاي دیوار آتش تعریف می شوند :

1- قواعد تعیین بسته هاي ممنوع در اولیه لایه از دیواره آتش

2- قواعد بستن برخی از پورت ها متعلق به سرویسهاي مانند FTP یا Telnet در لایه دوم

3- قواعد تحلیل header متن یک نامه الکترونیکی یا صفحه وب در لایه سوم

 

بنابراین دیواره آتش داراي سه لایه می باشد ،که جزئیات هر کدام به شرح زیر می باشد:

الف) لایه اول دیواره آتش :

لایه اول دیواره آتش براساس تحلیل بسته IP و فیلد هـاي header ایـن بـسته کـار مـی کنـد و در ایـن بـسته فیلدهاي زیر قابل نظارت و بررسی هستند:

1- آدرس مبدا : برخی از ماشین هاي داخل و خارج شبکه با آدرس IP خاص حق ارسال بسته نداشـته باشـند و بسته هاي آنها به محض ورود به دیواره آتش حذف نشود.

2- آدرس مقصد : برخی از ماشین هاي داخل و خارج شبکه با آدرس IP خاص دریافـت بـسته نداشـته باشـند و بسته هاي آنها به محض ورود به دیواره آتش حذف شود. ( آدرس هاي IP غیر مجاز توسط مسئول دیواره آتش تعریف می شود.)

3-شماره شناسایی یک دیتاگرام قطعه قطعه شده (Fragment & Identifier offset) : بسته هایی کـه قطعـه قطعه نشده اند یا متعلق به یک دیتاگرام خاص هستند باید حذف نشوند.

4-شماره پروتکل: بسته هایی که متعلق به پروتکل خاصی در لایه بالاتر هستند می توانند حذف نشوند. یعنی بررسی اینکه بسته متعلق به چه پروتکلی است و آیا تحویل به آن پروتکل مجاز است یا خیر؟

5-زمان حیات بسته : بسته هایی که بیش از تعداد مشخصی مسیریاب را طی کرده اند مـشکوك هـستند و بایـد حذف نشوند. 6-بقیه فیلدها بنابر صلاحدید و قواعد امنیتی مسئول دیواره آتش قابل بررسی هستند.

مهمترین خصوصیت لایه ازن از دیواره آتش آنست که در این لایه بسته ها بطور مجزا و مستقل از هـم بررسـی می شوند و هیچ نیازي به نگه داشتن بسته هاي قبلی یا بعدي یـک بـسته نیـست. بهمـین دلیـل سـاده تـرین و سریعترین تصمیم گیري در این لایه انجام می شود. امروزه برخی مسیر یابها با امکـان لایـه اول دیـوارآتش بـه بازار عرضه می شوند. یعنی به غیر از مسیریابی وظیفه لایه اول یک دیوار آتش را هم انجام می دهند که به آنهـا مسیریابهاي فیلترکننده بسته (Pocket Filtering Routre) گفته می شود. بنابراین مسیریاب قبل از اقـدام بـه مسیریابی براساس جدولی، بسته هاي IP را غربال می کند و تنظیم این جـدول براسـاس نظـر مـسئول شـبکه و برخی قواعد امنیتی انجام می گیرد.

با توجه به سریع بودن این لایه هر چه درصد قواعد امنیتی در ایـن لایـه دقیقتـر و سـخت گیرتـر باشـند، حجـم پردازش در لایه هاي بالاتر کسر و در عین حال احتمال نفوذ پایین تر خواهد بود، ولـی در مجمـوع بخـاطر تنـوع میلیاردي آدرس هاي IP نفوذ از این لایه با آدرسهاي جعلی یا قرضی امکان پـذیر خواهـد بـود و ایـن ضـعف در لایه هاي بالاتر باید جبران شود.

ب) لایه دوم دیوار آتش:

در این لایه از فیلدهاي header لایه انتقال براي تحلیل بسته استفاده می شود. عمـومی تـرین فیلـدهاي بـسته لایه انتقال جهت بازرسی در دیوارآتش عبارتند از:

1-شماره پورت پروسه مبدا و مقصد : با توجه به آنکه پورت هاي استاندارد شـناخته شـده هـستند، ممکـن اسـت مسئول یک دیوار آتش بخواهد سرویس FTP فقط در محـیط شـبکه محلـی امکـان پـذیر باشـد و بـراي تمـام ماشینهاي خارجی این امکان وجود نداشته باشد. بنابراین دیـواره آتـش مـی توانـد بـسته هـاي TCP بـا شـماره پورتهاي 20 و 21 ( مربوط به FTP ) که مقصد ورود و خـروج از شـبکه را دادنـد، حـذف کنـد. یکـی دیگـر از سرویسهاي خطرناك که ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرند Telnet می باشد کـه مـی تـوان بـه راحتـی پورت 23 را مسدود کرد یعنی بسته هایی که مقصدشان شماره پورت 23 است، حذف شوند.

2-فیلد شماره ترتیب و فیلد Ackrowledgment : این دو فیلد نیز بنابر قواعد تعریف شده توسط مسئول شبکه قابل استفاده هستند.

3- کدهاي کنترلی (TCP code Bits) : دیواره آتش با بررسی ایـن کـدها، بـه ماهیـت آن بـسته پـی بـرده و سیاست هاي لازم را بر روي آن اعمال می کند. بعنوان مثال یک دیواره آتش ممکن است بگونه اي تنظیم شـود که تمام بسته هایی که از بیرون به شبکه وارد می شـوند و داراي بیـت SYN=1 هـستند را حـذف کنـد. بـدین ترتیب هیچ ارتباط TCP از بیرون به درون شبکه برقرار نخواهد شد.

از مهمترین خصوصیات این لایه آن است که تمام تقاضاهاي برقراري ارتباط TCP بایستی از این لایه بگـذرد و چون در ارتباط TCP ، تا مراحل سه گانه اش به پایان نرسد، انتقال داده امکان پذیر نیست.

لذا قبل از هر گونه مبادله دیواره آتش می تواند مانع برقراري هر ارتباط غیر مجـاز شـود. بـدین معنـا کـه دیـواره آتش می تواند تقاضاهاي برقراري ارتباط TCP را قبل از ارائه به ماشین مقصد بررسی نمـوده و در صـورت قابـل اطمینان نبودن مانع از برقراري ارتباط گردد. دیواره آتش این لایه نیاز به جدولی از شماره پورت هاي غیـر مجـاز دارد.

ج) لایه سوم دیواره آتش :

در این لایه حفاظت براساس نوع سرویس و برنامه کاربردي انجام می شـود. بـدین معنـا کـه بـا در نظـر گـرفتن پروتکل در لایه چهارم به تحلیل داده ها می پردازد. تعداد header در این لایـه بـسته بـه نـوع سـرویس بـسیار متنوع و فراوان است.

بنابراین در لایه سوم دیواره آتش براي هر سرویس مجزا (ماننـد وب، پـست الکترونیـک و …) بایـد یـک سلـسله پردازش و قواعد امنیتی مجزا تعریف شود و به همین دلیل حجم و پیچیدگی پردازش ها در لایه سوم زیاد است. بنابراین توصیه می شود که تمام سرویس هاي غیر ضروري و شماره پورت هـایی کـه مـورد اسـتفاده نیـستند در لایه دوم مسدود شوند تا کار در لایه سوم کمتر باشد.

انواع فایروال هاي از لحاظ عملکرد

انواع مختلف فایروال ها اعم از سخت افزاري و نرم افزاري (که در واقع به نـوعی فـایروال هـاي سـخت افـزاري خود داراي سیستم عامل و نرم افزارهاي مربوط به خود مـی باشـند و بایـستی تنظـیم گردنـد)، روش انجـام کـار توسط آنها متفاوت است که این امر منجر به تفاوت در کارایی و سطح امنیت پیـشنهادي فـایروال هـا مـی شـود. بنابراین براین اساس، فایروال ها را به 5 گروه تقسیم می نمایند:

1- دیواره هاي آتش سطح مدار (Circuit – Level Firewall)

این دیواره هاي آتش به عنوان یک رله براي ارتباطات TCP عمل می کنند. آنها ارتباط TCP با رایانـه پـشتیبان قطع می کنند و خود به جاي آن رایانه به پاسخگویی اولیه می پردازند. تنهـا پـس از برقـراري ارتبـاط اسـت کـه اجازه می دهند تا داده به سمت رایانه مقصد جریان پیدا کند و تنها بـه بـسته هـاي داده اي مـرتبط اجـازه عبـور میدهند. این نوع از دیواره هاي آتش هیچ داده درون بسته هاي اطلاعات را مورد بررسی قرار نمـی دهنـد و لـذا سرعت خوبی دارند ضمناً امکان ایجاد محدودیت بر روي سایر پروتکل ها (غیر از TCP) را نیز نمی دهند.

2-دیواره هاي آتش پروکسی سرور (Proxy Based Firewall)

فایروال هاي پروکسی سرور به بررسی بسته هاي اطلاعات در لایـه کـاربرد مـی پـردازد. یـک پروکـسی سـرور درخواست ارائه شده توسط برنامه هاي کاربردي را قطع می کند و خود به جاي آنها درخواست را ارسال می کنـد. نتیجه درخواست را نیز ابتدا خود دریافت و سپس بـراي برنامـه هـاي کـاربردي ارسـال مـی کنـد. ایـن روش بـا جلوگیري از ارتباط مستقیم برنامه با سرورها و برنامه هاي کاربردي خارجی امنیـت بـالایی را تـامین مـی کنـد. از آنجایی که این دیوارههاي آتش پروتکل هاي سطح کاربرد را می شناسند، لذا می توانند بر مبناي این پروتکلهـا محدودیت هایی را ایجاد کنند. همچنـین آنهـا مـی تواننـد بـا بررسـی محتـواي بـسته هـاي داده اي بـه ایجـاد محدودیتهاي لازم بپردازند. البته این سطح بررسی می تواند به کندي این دیوارههاي آتش بیانجامـد. همچنـین از آنجایی که این دیواره هاي آتـش بایـد ترافیـک ورودي و اطلاعـات برنامـه هـاي کـاربردي کـاربر انتهـایی را پردازش کند، کارایی آنها بیشتر کاهش می یابد. اغلب اوقات پروکسی سرورها از دید کاربر انتهایی شفاف نیـستند و کاربر مجبور است تغییراتی را در برنامه خود ایجاد کند تا بتواند این دیواره هاي آتش را به کار گیرد. هـر برنامـه جدیدي که بخواهد از این نوع دیوارهآتش عبور کند، باید تغییراتی در پشته پروتکل دیوارهآتش ایجاد کرد.

عملکرد دیواره آتش پروکسی سرور بدین صورت می باشد که بطور مثال زمانی که یک کـامپیوتر مبـدا تقاضـاي یک نشست (_Session) مانند FTP یا برقراري ارتباط TCP با سرویس دهنده وب را بـراي، کـامپیوتر ارسـال می کند، فرایند زیر اتفاق می افتد: پروکسی به نیابت از کامپیوتر مبدأاین نشست را برقرار می کند. یعنی طرف نشست دیـواره آتـش خواهـد بـود نـه کامپیوتر اصلی. سپس یک نشست مستقل بین دیواره آتش و کامپیوتر مقصد برقرار مـی شـود. پروکـسی داده هـا مبدا را می گیرد، سپس از طریق نشست دوم براي مقصد ارسال می نمایـد. بنـابراین در دیـواره آتـش مبتنـی بـر پروکسی هیچ نشست مستقیم رودرویی بین مبدا و مقصد شکل نمی گیرد، بلکه ارتباط آنها بوسیله یـک کـامپیوتر واسط برقرار می شود. بدین نحو دیوارهآتش قادر خواهد بود بر روي داده هاي مبادله شده درخلال نشست اعمـال نفوذ کند. حال اگر نفوذ گر بخواهد با ارسال بسته هاي کنترلی خاص ماننـد SYN-ACK کـه ظـاهراً مجـاز بـه نظر می آیند واکنش ماشین هدف را در شـبکه داخلی ارزیابی کند، در حقیقـت واکـنش دیـواره آتـش را مـشاهده می کند و لذا نخواهد توانست از درون شبکه داخلی اطلاعات مهم و با ارزشی بدست بیاورد.

همچنین دیواره آتش پروکسی سرور به حافظه نسبتاً زیاد و CPU بسیار سریع نیازمندند و لـذا نـسبتاً گـران تمـام می شوند، بدین علت که این نوع دیواره آتش باید تمام نشست هاي بین ماشـین هـاي درون و بیـرون شـبکه را مدیریت و اجرا کند، لذا گلوگاه شبکه محسوب می شود و هرگونه تاخیر یا اشکال در پیکربندي آن ، کـل شـبکه را با بحران جدي مواجه خواهد نمود.

3- دیواره آتش غیر هوشمند یا فیلترهاي Nosstatful pocket

این نوع دیواره آتش روش کار ساده اي دارند . آنها بر مسیر یک شبکه می نشینند و با استفاده از مجموعـه اي از قواعد ، به بعضی بسته ها اجازه عبور می دهند و بعضی دیگر را بلوکه می کنند. این تصمیم ها با توجه اطلاعـات آدرس دهی موجود در پروتکل هاي لایه شبکه ماننـد IP و در بعـضی مـوارد بـا توجـه بـه اطلاعـات موجـود در پروتکل هاي لایه انتقال مانند سرایندهاي TCP و UDP اتخاذ می شود.این فیلترها زمانی می توانند بـه خـوبی عمل کنند که فهم خوبی از کاربرد سرویس هاي مورد نیاز شبکه جهت محافظت داشته باشند. همچنین این نـوع دیواره آتش می توانند سریع باشند ، چون همانند پروکسی ها عمل نمی کنند و اطلاعاتی دربـاره پروتکـل هـاي لایه کاربرد ندارند.

4- دیواره آتش هوشمند یا فیلترهاي Stateful packet : دیواره آتشی که قادر باشد مشخصات ترافیک خروجی از شبکه را براي مدتی حفظ کنند و بر اساس پردازش آنها مجوز عبور صادر نمایند ، دیواره آتش هوشـمند نامیـده می شوند. این فیلتر ها یا به نوعی دیواره آتش باهوش تر از فیلتر هاي ساده هستند. آنهـا تقریبـاً تمـامی ترافیـک ورودي را بلوکه می کنند ، اما می توانند به ماشین هاي پشتشان اجازه بدهند تا به پاسخگویی بپردازند. آنهـا ایـن کار را با نگهداري رکورد اتصالاتی که ماشین هاي پشتشان در لایه انتقـال مـی کننـد ، انجـام مـی دهنـد. ایـن فیلترها ، مکانیزم اصلی مورد استفاده جهت پیاده سازي دیواره آتش در شبکه مدرن هستند. این فیلترها میتواننـد ردپاي اطلاعات مختلف را از طریق بسته هایی که در حال عبورند ، ثبت کنند. براي مثال شماره پورت هاي TCP و UDP مبدأ و مقصد ، شماره ترتیب TCP و پرچم هـاي TCP . بـسیاري از فیلتر هاي جدید Stateful می توانند پروتکل هاي لایه کاربرد مانند FTP و HTTP را تشخیص دهند و لـذا می توانند اعمال کنترل دسترسی را با توجه به نیازها و سرعت این پروتکل ها انجام دهند.همچنین فیلتر هاي هوشمند باعث می شود بسته هایی که با ظاهر مجاز می خواهند درون شبکه راه پیـدا کننـد را از بسته هاي واقعی تمیز داده شوند. بزرگترین مشکل این فیلتر ها غبله بر تاخیر پردازش و حجم حافظـه مـورد نیاز می باشد، ولی در مجموع قابلیت اعتماد بسیار بالاتري دارند و ضریب امنیت شبکه را افـزایش خواهنـد داد؛ و بطور کل یک دیواره آتش یا فیلتر هوشمند پیشینه ترافیک خروجی را براي چند ثانیه آخر به خـاطر مـی سـپارد و بر اساس آن تصمیم می گیرد که آیا ورود یک بسته مجاز است یا خیر.؟

5- دیواره هاي آتش شخصی (Personal Firewall)

دیواره هاي آتش شخصی ، دیواره هاي آتشی هستند که بر روي رایانه هاي شخصی نصب می شوند. آنها بـراي مقابله با حملات شبکهاي طراحی شده اند. معمولاً از برنامههاي در حال اجرا در ماشین آگاهی دارنـد و تنهـا PC ارتباطات ایجاد شده توسط این برنامه ها اجازه می دهند که به کار بپردازند.نصب یک دیـواره آتـش شخـصی بـر روي یک کامپیوتر بسیار مفید است ، زیرا سطح امنیت پیشنهادي توسط دیواره آتش شبکه را افـزایش مـی دهـد. از طرف دیگر از آنجایی که امروزه بسیاري از حملات از درون شبکه حفاظت شـده ، انجـام مـی شـوند ، دیـواره آتش شبکه نمی تواند کاري براي آنها انجام دهد و لذا یک دیواره آتش شخصی بسیار مفید خواهـد بـود. معمـولاً نیازي به تغییر برنامه جهت عبور از دیواره شخصی نصب شده (همانند پروکسی) نیست.

موقعیت یابی براي دیواره آتش

محل و موقعیت نصب دیواره آتش همانند انتخاب نوع صـحیح دیـواره آتـش و پیکربنـدي کامـل آن ، از اهمیـت ویژه اي برخوردار است.نکاتی که باید براي یافتن جاي مناسب نصب دیواره آتش در نظر گرفت ، عبارتند از :

1- موقعیت و محل نصب از لحاظ توپولوژیکی :

معمولاً مناسب به نظر می رسد که دیواره آتش را در درگاه ورودي/خروجی شبکه خصوصی نصب کرد. ایـن امـر به ایجاد بهترین پوشش امنیتی براي شبکه خصوصی با کمـک دیـواره آتـش از یـک طـرف و جداسـازي شـبکه خصوصی از شبکه عمومی از طرف دیگر کمک می کند.

2- قابلیت دسترسی و نواحی امنیتی :

اگر سرورهایی وجود دارند که باید براي شبکه عمومی در دسترس باشند ، بهتر است آنها را بعد از دیواره آتـش و در ناحیه DMZ قرار دهید. قرار دادن این سرورها در شبکه خصوصی و تنظیم دیواره آتش جهت صدور اجازه بـه کاربران خارجی براي دسترسی به این سرورها برابر خواهد بود و با هک شدن شبکه داخلـی بـدین علـت کـه در اینحالت مسیر را براي هکرها باز شده است. در حالی که با استفاده از ناحیـه DMZ ، سـرورهاي قابـل دسترسـی براي شبکه عمومی از شبکه خصوصی بطور فیزیکی جدا می باشند. لذا اگـر هکرهـا بتواننـد بـه نحـوي بـه ایـن سرورها نفوذ نمایند،باز هم دیواره آتش را پیش روي خود دارند.

3- مسیریابی نامتقارن :

بیشتر دیواره هاي آتش مدرن سعی می کنند اطلاعات مربوط به اتصالات مختلفـی را کـه از طریـق آنهـا شـبکه داخلی را به شبکه عمومی وصل کرده است ، نگهداري کنند.اینن اطلاعات کمک می کنند تـا تنهـا بـسته هـاي اطلاعاتی مجاز به شبکه خـصوصی وارد شـوند. در نتیجـه حـائز اهمیـت اسـت کـه نقطـه ورود و خـروج تمـامی اطلاعات به / از شبکه خصوصی از طریق یک دیواره آتش باشد.

4- دیواره هاي آتش لایه اي :

در شبکه هاي با درجه امنیتی بالا بهتر است از دو یا چند دیواره آتش در مسیر اسـتفاده شـود.در ایـن حالـت اگـر اولین دیواره آتش با مشکلی روبرو گردد ، دومین دیواره آتش به کار خود ادامه می دهد. در این روش بهتـر اسـت از دیواره هاي آتش شرکت هاي مختلف استفاده گردد تا در صورت وجود یک اشکال نرم افزاري یا حفره امنیتـی در یکی از آنها ، سایرین بتوانند امنیت شبکه را تأمین کنند.

توپولوژي هاي دیواره آتش

براي پیاده سازي و پیکربندي دیواره آتش هـا در یـک شـبکه از توپولـوژي هـاي متفـاوتی اسـتفاده مـی گـردد . توپولوژي انتخابی به ویژگی هاي شبکه و خواسته هاي موجود بستگی خواهد داشت.

توپولوژي نوع اول : دیواره آتش Dual-Homed

در این توپولوژي که یکی از ساده ترین و در عین حال متداولترین روش استفاده از یک دیواره آتش اسـت ، یـک دیواره آتش مستقیماً و از طریق یک خط Dial-up ، خطوط ISDN و یا مودم هاي کـابلی بـه اینترنـت متـصل می گردد. در توپولوژي فوق امکان استفاده از DMZ وجود نخواهد داشت.

دیاگرام فایروال

برخی از ویژگی هاي این توپولوژي عبارت از :

  • دیواره آتش مسئولیت بررسی بسته هاي اطلاعاتی ارسالی با توجه به قوانین فیلترینگ تعریـف شـده بـین شـبکه داخلی و اینترنت و برعکس را برعهده دارد.
  • دیواره آتش از آدرس IP خود براي ارسال بسته هاي اطلاعاتی بر روي اینترنت استفاده می نماید .
  • داراي یک پیکربندي ساده بوده و در مواردي کـه صـرفا” داراي یـک آدرس IP معتبـر ( Valid ) مـی باشـیم ، کارساز خواهند بود .

آخرین دیدگاه‌ها

    دسته‌ها